اکران فیلمهای سینمایی، بادیگارد و ابراهمی حاتمیکیا را بار دیگر در کانون توجهها قرار داده است. از حیث گیشه هم، فروش خوب بادیگارد به عنوان فیلمی جدی، بسیاری از نظرات را به خود جلب کرده است و بسیاری از اهالی سینما نیز به تحسین آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا پرداختند.مجید مظفری که سال گذشته رئیس کاخ جشناوره ملی فجر بود، این روزها با فراغ بال در جشنواره جهانی فجر حضور دارد که به همین مناسبت خبرگزاری صبا گفتوگویی را در خصوص «بادیگارد» با او انجام داده است که این مصاحبه را در ادامه از نظر میگذرانیم.
در ابتدا ارزیابی کلی خود را از ساخته جدید ابراهیم حاتمی کیا بگویید.
در مورد فیلم بادیگارد باید گفت در سینمای ما ژانر قهرمانی بسیار کمیاب و نادر است. یکی از ویژگیهای این فیلم این است که میتوان آن را «قهرمانی» نامید. ساخت بادیگارد با داشتن ژانری قهرمانی در وضعیتی که این ژانر در سینمای ما غریب است بسیاردشوار بوداما دقیقا همین نکته اکنون در هنگام اکران، توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است. از نظر ساختار هم باید به این حقیقت اعتراف کرد که فیلم از ساختار خوبی برخوردار بود و هیچ مشکلی نداشت. تلفیق ژانر بکر این فیلم با ساختار خوب فیلم باعث شد که عکسالعمل مردم در سینماها حین تماشای فیلم و پس از آن نسبت به این کار بسیار خوب بود.
به نظر شما، حواشی این فیلم و سخنان ابراهیم حاتمیکیا در طول جشنواره و سپس در برخی از مصاحبهها در جلب توجه مخاطبان و استقبال مردمی از فیلم مؤثر نبود؟
اتفاقا برعکس. من معتقدم برخی حواشی این فیلم تاثیر معکوس بر مخاطبان داشت. نکاتی مثل حواشی فرش قرمز که در جشنواره آقای حاتمیکیا مطرح کردند و برخی حواشی دیگر میتوانست به اصل کار و توجهات به آن ضربه و آسیب وارد کند. ای بسا اگر برخی از این حواشی پدید نمیآمد استقبال بیشتری هم از این فیلم صورت میگرفت. اگر این حواشی نبود یقین دارم استقبال خیلی بیشتری از این فیلم به عمل میآمد. با این همه، ساخت خوب و محتوای قوی بادیگارد توانست نظرات مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند و الان هم با وجود برخی حواشی استقبال از بادیگارد بسیار خوب و قابل توجه است و فروش بالای بادیگارد به عنوان یک فیلم جدی بسیار تحسین برانگیز است.
به عنوان یک پیشکسوت سینما، کارگردانی بادیگارد و همچنین کیفیت بازی بازیگران را در این فیلم چگونه ارزیابی میکنید؟
فیلم از نظر کارگردانی بسیار قدرتمند بود و در برخی از سکانسها شاید میتوان ادعا کرد که بهتر از این سطح قابل تصور نیست. برای مثال در بخش پایانی فلیم که در تونل اتفاقاتی انجام میشد، دکوپاژ بسیار ستودنی و تاثیرگذار است و همین توانمندی یک کارگردان را میرساند. از نظر بازیگری هم واقعا هم بازی خوبی از بازیگران گرفته شده بود. از نظر بازی هنرپیشهها هم باید به این حقیقت اذعان کرد که هنرپیشگانی که برای بازی در این فیلم انتخاب شدهاند بسیار حرفهای و توانمندی هستند و به بهترین وجه ممکن کار خود را انجام داده بودند. من در این فیلم هیچ ایراد شاخصی را ندیدم و از نظر من این فیلم بدون ایراد شاخص توانست کیفیتی بالا از خود نشان دهد. باید به این نکته توجه داشت در فیلمهای حاتمیکیا، پرویز پرستویی همیشه سرجای خود قرار دارد و در بادیگارد هم پرستویی همان جایی بود که باید باشد. بازی خانم زارعی هم خوب و شایسته تقدیر بود.
برخی در انتقاد از این فیلم، بادیگارد را ادامه آژانس شیشهای و در واقع نسخه دوم آژانس شیشهای قلمداد کردهاند. آیا شما با این نگاه موافقید؟
من شخصا آژانس شیشهای را بیشتر از بادیگارد دوست دارم اما در هر صورت باید به به این نکته توجه داشت که کارگردان هر دو اثر یک نفر است و بدیهی است که یک انسان در طول زندگی خود خط مشی خاص خود را طی کند. همچنین اهداف و آرمانهای انسانها نیز در طول زمان تغییر چندانی به خود نمیگیرد. از حیث هنری هم هر کارگردانی در ساخت فیلم و بازیگرفتن از بازیگران سبک خاص خود را در تمام فیلمهایش دنبال میکند. به همین دلیل شاید همین سناریو را کارگردان دیگری به نحو دیگر میساخت و بازی هنرپیشهها هم سبک خاص خود را دارد و ای بسا اگر هنرپیشههایی دیگر به ایفای نقش میپرداختند، به نحو دیگری به ایفای این نقشها میپرداختند. به این ترتیب وجود برخی از شباهتها بسیار طبیعی است. به هر صورت هم کارگردانی هر دو فیلم را حاتمیکیا بر عهده دارد و هم نقش اول در هر دو فیلم را یک هنرپیشه یعنی پرویز پرستویی بازی میکند.
پس شما هم بادیگارد را ادامه آژانس شیشهای میدانید؟
خیر، با وجودتمام شباهتها به هیچ عنوان نمیپذیرم که بادیگارد، نسخه دوم آژانس شیشهای است. سازنده و بازیگر اصل هر دو فیلم یکسان است و این موضوع شباهتهایی را پدید آورده است اما در هر صورت این دو فیلم شخصیتی مستقل نسبت به یکدیگر دارند. با این وجود باید توجه داشت که بادیگارد در عین استقلال ادامه دهنده همان طرز فکر و همان اهدافی است که در آژانس شیشهای تعقیب میشد.